جدول جو
جدول جو

معنی باز یزد - جستجوی لغت در جدول جو

باز یزد
دهی است از دهستان پشتکوه بخش شهرستان یزد که در 46 هزارگزی جنوب باختر نیر و 13 هزارگزی راه فرعی نیر به ابرقو در کوهستان واقع است، سرزمینی است گرم با 198 تن سکنه، آبش از قنات و محصولش غلات، اشجار، انار، سردرختی وشغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی کرباس بافی و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بازدید
تصویر بازدید
دیدار کردن، دیدار دوباره، به دیدن کسی رفتن که قبلاً به ملاقات آمده، رسیدگی به کاری
فرهنگ فارسی عمید
(مُ یَ بَ)
گول زدن. فریفتن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
قصبۀ بافق قصبۀ مرکزی بخش بافق شهرستان یزد که در 100 هزارگزی جنوب خاور یزد واقع و مشخصات آن بشرح زیر است: مرکز قصبه در جلگه واقع شده و هوای آن گرم و آب آن کمی شور است، بناهای قصبه قدیمی بوده و در حدود 1245 خانه دارد، مختصات جغرافیائی آن بدین شرح است: طول شرقی 55 درجه و 24 دقیقه از نصف النهار گرینویچ و عرض 31 درجه و 35 دقیقه شمالی و ارتفاع آن از سطح دریا 1004 گز است و با طهران 13 دقیقه و 40 ثانیه اختلاف ساعت دارد، آب زراعتی آنجا از قنات تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و ارزن و پنبه و روناس و سر درختی های آن خرما و نارنج و پسته میباشد، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان صابون پزی و کرباس بافی و بادبزن و طناب بافی است که از الیاف درختان خرما تهیه میشود، جادۀ بافق به یزد اتومبیل رو است، قصبۀ بافق 6228 تن جمعیت دارد، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از باز گرد
تصویر باز گرد
مراجعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بام زد
تصویر بام زد
کوس نقاره
فرهنگ لغت هوشیار
دیدار مجدد دوباره دیدن، ملاقات شخصی از دیگری که وی قبلا بملاقات آمده باشد، رویت مکانی و ناحیه ای، رسیدگی بامری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازخیز
تصویر بازخیز
قیامت و روز عدالت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با مزد
تصویر با مزد
طبلی که وقت بامداد نوازند
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی از تیره چتریان که دارای برگهای نسبه پهن با بریدگیهای زیاد میباشد گلهایش زرد رنگ و میوه اش بقطر 2 میلیمتر و درازی یک سانتیمتر است اثنان اسنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
دیدار کردن، دیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باز زدن
تصویر باز زدن
((زَ دَ))
کنار زدن، عقب زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
يزور
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
Visitation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
visite
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دهکده ای از دهستان لاله آباد شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
आगमन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
ملاقات
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
পরিদর্শন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
ziara
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
ziyaret
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
방문
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
訪問
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
בִּקוּר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
การเยี่ยมเยียน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
kunjungan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
визит
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
bezoek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
visita
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
visita
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
visita
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
访问
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
візит
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
Besuch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازدید
تصویر بازدید
wizyta
دیکشنری فارسی به لهستانی